دوشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۴
الاثنين ١٢ محرم ١٤٤٧
Monday 07 July 2025
متن خبر

نقض آتش‌بس ایران و اسرائیل بزرگ‌ترین بحران اقتصادی قرن 21 را رقم می‌زند

دوشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۴
نقض آتش‌بس ایران و اسرائیل بزرگ‌ترین بحران اقتصادی قرن 21 را رقم می‌زند

همان‌طور که جنگ راه‌انداخته‌شده توسط اسرائیل غاصب علیه ایران، خاورمیانه را در آتش فرو برده، اقتصاد جهانی در آستانه یک بحران بی‌سابقه قرار گرفته است.

به گزارش خبرگزاری آگاه به‌نقل از میدل ایست مانیتور، حملات اسرائیل به زیرساخت‌های ایران و پاسخ‌های تلافی‌جویانه قابل توجه ایران، بازارهای انرژی را لرزانده و زنگ خطر را برای اقتصادهای ایالات متحده، اسرائیل و سراسر جهان به صدا درآورده است. تنگه هرمز ـ که از طریق آن 20 درصد نفت جهان و یک‌چهارم گاز طبیعی مایع آن جریان می‌یابد ـ تحت تهدید بسته شدن قرار دارد و حتی صرف احتمال چنین سناریویی، قیمت‌های انرژی را به سطوح فاجعه‌باری رسانده است. برای ایالات متحده ـ که از قبل با 37 تریلیون دلار بدهی، تورم مزمن و خستگی گسترده از مداخلات خارجی مواجه است ـ درگیری تمام‌عیار در این تقابل می‌تواند به‌معنای خودکشی اقتصادی و ژئوپولیتیکی باشد.

بیش از هر چیز، جنگ ایران و اسرائیل بازارهای انرژی جهانی را به خطر انداخته است. در صورت ازسرگیری جنگ، احتمال بسته شدن تنگه هرمز به بالاترین سطح خود خواهد رسید. این تنگه که 20 میلیون بشکه نفت یعنی یک‌پنجم عرضه جهانی و یک‌چهارم گاز طبیعی مایع جهان از آن عبور می‌کند، در صورت بسته شدن قیمت نفت را به 150 دلار یا حتی بالاتر خواهد رساند. طبق گزارش بلومبرگ، قیمت نفت برنت از 72 دلار در اوایل ژوئن 2025 به 78 دلار در بشکه رسیده و تحلیلگران گلدمن ساکس هشدار می‌دهند که بسته شدن تنگه هرمز می‌تواند قیمت‌ها را به 150 دلار یا حتی بالاتر برساند.

برای ایالات متحده، چنین شوک نفتی پیامدهای ویرانگری خواهد داشت. هر 10 دلار افزایش در قیمت نفت، تورم مصرف‌کننده را 0.5 درصد افزایش می‌دهد. اگر قیمت‌ها به 130 دلار در بشکه برسد، تورم در ایالات متحده می‌تواند به 5.5 درصد جهش کند و فدرال رزرو را مجبور به افزایش نرخ بهره کند، اقدامی که می‌تواند بهبود اقتصادی شکننده را از ریل خارج کند. قیمت بنزین که در زمان حاضر حدود 4 دلار به‌ازای هر گالن است، می‌تواند به 7 دلار یا بیشتر صعود کند و فشار غیرقابل تحملی بر خانوارهای آمریکایی، وارد آورد. کلیر ویو انرژی پارتنرز تخمین می‌زند که چنین جهش قیمتی می‌تواند تا 2,500 دلار به‌طور سالانه به هزینه‌های سوخت خانوار اضافه کند. بخش‌های کلیدی مانند حمل‌ونقل، تولید و کشاورزی با افزایش هزینه‌ها مواجه خواهند شد و پیش‌بینی 2درصدی رشد اقتصادی صندوق بین‌المللی پول برای 2025 را تهدید می‌کند.

اسرائیل نیز از این شوک انرژی مصون نیست. تعطیلی میادین گازی لویاتان و کاریش ـ که دو‌سوم گاز کشور را تأمین می‌کنند ـ اسرائیل را مجبور به تکیه بر سوخت‌های گران‌تر مانند زغال‌سنگ و نفت کوره کرده است، این امر هزینه‌های انرژی داخلی را افزایش داده و صادرات گاز به مصر و اردن را متوقف کرده و درآمدهای ارزی اسرائیل را کاهش داده است.

جنگ ایران و اسرائیل اقتصاد جهانی را از طریق افزایش قیمت‌های انرژی، اختلال در زنجیره تأمین و فشارهای تورمی تهدید می‌کند. قیمت‌های بالاتر نفت، هزینه‌های تولید در بخش‌های حیاتی مانند پتروشیمی، پلاستیک و کشاورزی را افزایش می‌دهد و قیمت کالاهای مصرفی را در سراسر جهان بالا می‌برد. کشورهای آسیایی مانند هند، ژاپن و کره جنوبی ـ که به‌شدت وابسته به واردات نفت هستند ـ با این شوک‌ها با ذخایر محدود و فشار ارزی فزاینده مواجه هستند. در اروپا که پس از قطع گاز روسیه به گاز طبیعی مایع خلیج [فارس] روی آورد، اختلال در تنگه هرمز می‌تواند قیمت‌های انرژی را به آسمان برساند و اقتصادهای از قبل رکودزده را به رکود بکشاند.

بازارهای مالی جهانی نیز می‌لرزند. پس از حملات اولیه اسرائیل در 13 ژوئن 2025، شاخص S&P 500 آمریکا 2 درصد و STOXX 600 اروپا 1.8 درصد سقوط کرد. کپیتال اکونومیکس پیش‌بینی می‌کند که یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر رشد جهانی را به‌طور قابل‌توجهی تحت تأثیر منفی قرار خواهد داد و همزمان  می‌تواند تورم جهانی را 2 تا 4 درصد افزایش دهد و جهان را به‌سمت "رکود تورمی" سبک دهه 1970 سوق دهد، علاوه بر این حملات تشدیدشده نیروهای نیابتی ایران، مانند حوثی‌ها در دریای سرخ، هزینه‌های بیمه دریایی را تا 30 درصد افزایش داده و زنجیره‌های تأمین جهانی را تحت تأثیر قرار داده است. برای ایالات متحده ـ که به‌شدت وابسته به واردات آسیایی است ـ این به‌معنای قیمت‌های بالاتر و کمبود کالاهای ضروری است.

اسرائیل نیز با بحران اقتصادی داخلی عمیق‌تری مواجه است. اسرائیل که در 12 روز جنگ حدود 12 میلیارد دلار خسارت متحمل شده است، در صورت تداوم جنگ با فاجعه‌ای بی‌سابقه مواجه خواهد شد. اقتصاددان اسرائیلی یعقوب شینین هشدار داده است که درگیری طولانی با ایران می‌تواند 20 درصد تولید ناخالص داخلی اسرائیل را از بین ببرد و کشور را به بحران مالی کامل بکشاند. در صورت تداوم جنگ هزینه‌های روزانه از 800 میلیون دلار به بیش از 1.2 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت و در یک ماه جنگ، کل هزینه‌ها به 36 میلیارد دلار خواهد رسید که معادل 10 درصد کل تولید ناخالص داخلی اسرائیل است؛ همچنین سیستم‌های دفاعی اسرائیل روزانه 400 ـ 500 میلیون دلار هزینه خواهند داشت و کسری بودجه اسرائیل که در زمان حاضر 6.9 درصد است، در صورت جنگ یک‌ماهه به 12 ـ‌ 15 درصد تولید ناخالص داخلی خواهد رسید. در صورت جنگ سه‌ماهه این رقم به بیش از 20 درصد افزایش خواهد یافت و نسبت بدهی عمومی از 69 درصد به بیش از 90 درصد صعود خواهد کرد.

درگیری تمام‌عیار ایالات متحده در این جنگ ریسک‌های اقتصادی و ژئوپولیتیکی بی‌سابقه‌ای به‌همراه دارد. با 37 تریلیون دلار بدهی ملی و کسری سالانه 1.8 تریلیون دلار، ایالات متحده نمی‌تواند به جنگ دیگری در خاورمیانه بپردازد. تجربه عراق ـ که بیش از 2 تریلیون دلار هزینه داشت ـ نشان می‌دهد که چنین مداخلاتی چگونه منابع ملی را تخلیه می‌کنند. ژنرال داگلاس مک‌گرگور هشدار داده است که دفاع در برابر پهپادهای ارزان 20هزاردلاری ایران با موشک‌های پاتریوت 4میلیون‌دلاری به‌سرعت بودجه نظامی ایالات متحده را تخلیه خواهد کرد، علاوه بر این، 40 هزار نیروی آمریکایی مستقر در خلیج فارس در معرض حملات موشکی ایران هستند و ریسک تلفات سنگین انسانی و مالی را به‌همراه دارند.

میدل ایست در گزارش خود مطرح می‌کند که از نظر ژئوپولیتیکی، مداخله آمریکا، اتحادهای جهانی آن را تهدید می‌کند. کشورهای اروپایی که از دیپلماسی هسته‌ای با ایران حمایت می‌کنند، احتمالاً با اقدام نظامی یکجانبه ایالات متحده مخالفت خواهند کرد. چین و روسیه ـ که هر دو از نظر دیپلماتیک با ایران همسو هستند ـ می‌توانند از این هرج‌ومرج برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه استفاده کنند و موقعیت جهانی آمریکا را بیشتر تضعیف کنند. کایل رودا، تحلیلگر بازارهای مالی، به الجزیره گفته است که یک جنگ بزرگ می‌تواند رقابت راهبردی ایالات متحده و چین را با منحرف کردن منابع آمریکایی به خاورمیانه به خطر بیندازد؛ همچنین در داخل آمریکا، حمایت عمومی از مداخله نظامی پایین است. نظرسنجی یوگاو در ژوئن 2025 نشان داد که اکثریت قاطع آمریکایی‌ها با درگیری در جنگ ایران و اسرائیل مخالف هستند و تنها اقلیت کوچکی موافق هستند. از طرف دیگر همزمان با نزدیک شدن انتخابات میان‌دوره‌ای 2026، افزایش قیمت بنزین و تورم می‌تواند نارضایتی عمومی و بی‌ثباتی سیاسی را دامن بزند.

جنگ ایران و اسرائیل تهدیدی وجودی برای اقتصادهای ایالات متحده، اسرائیل و جهان است. شوک‌های نفتی، تورم سرسام‌آور و اختلالات زنجیره تأمین تنها بخشی از عواقب هستند. برای آمریکا، ورود به این جنگ به‌معنای قیمت‌های سرسام‌آور بنزین، رکود اقتصادی و تضعیف جایگاه جهانی خواهد بود، همه اینها درحالی است که مردم و متحدانش با چنین اقدامی مخالف هستند.

اروپا که پس از جنگ اوکراین به انرژی خلیج فارس متکی شده است، با بحران انرژی دوباره مواجه خواهد شد. قیمت گاز طبیعی 300 ـ 400 درصد افزایش خواهد یافت، آلمان و ایتالیا وارد رکود عمیق خواهند شد، و بحران اجتماعی و سیاسی شعله‌ور خواهد شد. در صورت ازسرگیری جنگ، بازارهای سهام جهانی دچار سقوط شدیدی خواهند شد که S&P 500 آمریکا 20 ـ 30 درصد سقوط خواهد کرد، بازارهای اروپا 25 ـ 35 درصد کاهش خواهند یافت، و بازارهای نوظهور 40 ـ 50 درصد ریزش خواهند داشت؛ بنابراین جهان در لبه پرتگاه قرار دارد و نقض آتش‌بس ابتدا کل خاورمیانه و سپس جهان را به آتش نظامی و اقتصادی خواهد کشید.

انتهای خبر/177446/

اخبار اقتصادی
آژانس مسافرتی سلام پرواز ایرانیان
اخبار اجتماعی
فروشگاه اینترنتی سفیر